وقتی مامان می شی!

ساخت وبلاگ

وقتی مامان می شی!...
ما را در سایت وقتی مامان می شی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4vaghtimamanmishid بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 2:47

وقتی مامان می شی!...
ما را در سایت وقتی مامان می شی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4vaghtimamanmishid بازدید : 22 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 2:47

وقتی مامان می شی!...
ما را در سایت وقتی مامان می شی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4vaghtimamanmishid بازدید : 25 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 21:13

  شاید یکی از بیشترین تلاشهای من در زندگی برای برقراری تعادل بین علایق شخصی و زندگی خانوادگی بوده که گاهی موفق بوده ام گاهی نه. اینکه بتوانی در جریان فکر کردن به فلان مکتب ادبی حواست به سوپی که برای پسر سرماخورده ات پخته ای هم باشد که سر نرود. چه توانسته ام چه نه اما در هر صورت وسوسه انجام این دو تا با هم هیچوقت من را رها نکرده است. همیشه دلم می خواست دو تایشان را با هم داشته باشم. حتی برای مهد کودک رفتن پسرم سه سال صبر کردم تا بعدها وجدانم راحت باشد او را زودتر از موعد به مهد نفرستاده ام لابد بخاطر یک خودخواهی زنانه که حوا هم داشت و روزگار آدم را با آن سیاه کرد. خخخخ  حتی حالا که بنظرم در یکی از بهترین مهدهایی که می شناسم ساعتهای خود را می گذراند به فکر افتاده ام هفته ای دو بار هم ببرم یک جایی مثل پارک یا پل طبیعت تا حسابی بدود که نکند حالا که توی مهد بیشتر می نشیند و کاردستی درست می کند تا اینکه بتواند بدود و جیغ بکشد, افسردگی ناشی از ندویدن و جیغ نکشیدن بگیرد. گاهی هم میروم سمت کتابها و دنیای خودم. اگر بشود و دنیا بگذارد. و این چرخه ادامه دارد تا کم کم به کمال خود نزدیک شو وقتی مامان می شی!...ادامه مطلب
ما را در سایت وقتی مامان می شی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4vaghtimamanmishid بازدید : 10 تاريخ : پنجشنبه 19 اسفند 1395 ساعت: 4:10

ساعت نزدیک به نیمه شب است. وقتهایی که من بیشتر از بقیه وقتها با خودم شفافم. اجازه می دهم هر فکر و خیالی به سراغم بیاید. در هزار توی ذهن بگردد و تا سپیده بزند راهش را بگیرد و برود. آمدن فکرها آزاد است. ولی بعضی ها دلم را می لرزاند. اگر چنین بشود، اگر چنان نشود. همان ترس ها که انگار با ذات آدم گره خورده. با آنکه تجربه نشان داده خیلی از این ترسها میوه نمی دهد و به لطف خدا فقط  واگویه های ذهنی است. کاملا برعکس همان ضرب المثل منفی گرایانه و تقدیر گرایانه که: "از هر چه بترسی سرت می آید!" با این حال تا بیایند و بروند حسابی توی دل را خالی می کنند. تازه وقتی یادت بیاید فلانی هم گفته تو بیچاره می شوی اگر فلان تصمیم را بگیری. دور و بر ما آدمهای دلسوز که کم نیست! از همان ها که تا کمی تغییر در تو ببینند نگران می شوند که نکند مشکلی پیش بیاید و تو نتوانی. این روزها همینطوری هم کمی دلم شور می زند. برای یک مساله کاری همسر. آمدن فکر ها آزاد است. خودت دلهره داری و حافظه ات  حرفهای گاهی تند دیگران را هم روی دایره می ریزد. هما وقتی مامان می شی!...ادامه مطلب
ما را در سایت وقتی مامان می شی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4vaghtimamanmishid بازدید : 19 تاريخ : پنجشنبه 19 اسفند 1395 ساعت: 4:10

وقتی مامان می شی!...
ما را در سایت وقتی مامان می شی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4vaghtimamanmishid بازدید : 18 تاريخ : پنجشنبه 19 اسفند 1395 ساعت: 4:10

توی خبرها خواندم خانم ترانه علیدوستی بازیگر، به طرح آمریکا برای ندادن ویزا به مسلمانها اعتراض کرده و گفته برای شرکت در مراسم اسکار به آمریکا نمی رود. به مشکلات آدمها فکر می کنم. چقدر متفاوت و از زمین تا آسمان جنس هایشان فرق دارد. بعد خوب که بروی تو نخ ماجرا میبینی به طرز فکر آدمها بستگی دارد. اینکه از اول سنگ بنای زندگی را چطور گذاشته باشی. بازیگری که از شانزده سالگی وارد یک حرفه جهانی بطور جدی شده و خانواده و پایه های فرهنگی و اقتصادی خوبی هم دارد. آخرش مشکلاتش هم لوکس می شود. کسی که از اول پدرش مثلا کارگر ساده بوده که هیچ، خودش هم فکرش نرسیده از جایی که هست تکان بخورد چه از لحاظ فکری چه اقتصادی، مشکلات بچه اش هم دم دستی و سطح پایین می شود. مثلا برای گردو بازی توی کوچه، گردو از کجا بیاورد! یا چند پیمانه برنج برای شام خانواده هشت نفری شان دم کند که تا آخر ماه برساند! نورا، دختر آقای علی دایی هم حتما مشکلاتش لوکس خواهد بود. چون  پدرش تصمیم گرفت خیلی شبیه خانواده اش نباشد. یعنی از جهت اقتصادی و فرهنگی. تصمیم گرفت از آنها چند قدم جلوتر باشد. ما در کشوری زندگی می ک وقتی مامان می شی!...ادامه مطلب
ما را در سایت وقتی مامان می شی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4vaghtimamanmishid بازدید : 7 تاريخ : پنجشنبه 19 اسفند 1395 ساعت: 4:10

خود فرستادن بچه به مهد از چالش های بزرگ زندگی بابا و مامان هاست! برود یا نرود مساله این است! یک سال و یک ماه از رفتن شهیار به مهد کودک می گذرد. ما راضی هستیم. اولش خیلی سوالها توی ذهنمان بود. وقتی ما نیستیم با بچه چطور رفتار می شود؟ غذایشان از مواد تازه است یا نه؟ نقاشی ها  و کاردستی ها را خودشان درست می کنند یا می دهند بچه درست کند؟ زن برادرم می گفت به یکی از معتبرترین مهدهای تهران رفته و دیده مربی تند تند دارد کتاب رنگ آمیزی را رنگ میکند. دلیلش را پرسیده بود، بنده خدا راست و حسینی گفته بود بعضی پدر مادرها حساسند و از ما تکلیف می خواهند. نرسیدیم بدهیم بچه رنگ کند خودمان داریم رنگ می کنیم. اینها باعث می شد من شک کنم که مهد شهیار هم کارش را بلد است یا نه. همیشه از روی نشانه هایی می شود به نتیجه هایی رسید. به کتاب رنگ آمیزی بچه نگاه کنیم از روی صافی و کجی خطوط و فشاری که به صفحه آمده می شود فهمید بچه رنگ کرده یا مربی. وقتی  میوه فروش محله مهد کودک گفت که مدیر مهد میوه و سبزیجات تازه را هر روز از ما می خرد خیالم راحت شد. میدانستم این میوه فروشی بهترین کیفیت و البت وقتی مامان می شی!...ادامه مطلب
ما را در سایت وقتی مامان می شی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4vaghtimamanmishid بازدید : 22 تاريخ : پنجشنبه 19 اسفند 1395 ساعت: 4:10

وقتی مامان می شی!...
ما را در سایت وقتی مامان می شی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4vaghtimamanmishid بازدید : 20 تاريخ : پنجشنبه 19 اسفند 1395 ساعت: 4:10